فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉
بیا تولد

    Body Clock

    ˈbɑːdiˈklɑːk ˈbɒdiˈklɒk
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی

    • نوسان‌های فعالیت شبانه‌روزی بدن که به حرکات ساعت تشبیه می‌شود، ساعت زیست‌شناسی
    پیشنهاد بهبود معانی

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    مترادف و متضاد body clock

    1. noun biological clock
      Synonyms: biological rhythm, biorhythm, circadian clock, circadian rhythm, internal clock

    ارجاع به لغت body clock

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «body clock» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/body clock

    لغات نزدیک body clock

    پیشنهاد بهبود معانی
    دریافت فست دیکشنری از طریق اپ‌استور دانلود مستقیم فست دیکشنری